دکتر توکلی

شهید رئیسی از معدود رئیس جمهورهایی بود که به محققان اقتصاد اسلامی اقبال کرد، جلسه‌ای حضوری با آنها گرفت و برخی از آنها را بصورت محدود به کارگرفت؛ اگر این اقبال کامل می‌بود،و مثلاً دکتر داودی را به ریاست بانک مرکزی می‌گماشت و طرفداران شوک‌ درمانی را کنار می زد،

در بازار غیررسمی ارز، بین  ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار تقاضا وجود دارد که  با کم اظهاری صادرکننده و بیش اظهاری واردکننده تامین می‌شود، یعنی بازیگران بخش رسمی تخلف می‌کنند و این تقاضا از طریق تخلف آنها تامین می‌شود.

متاسفانه بانک مرکزی سیاستی انفعالی در مقابل انحصارگران بازار ارز اتخاذ کرده و سرمایه ریالی مردم لحظه به لحظه در حال از دست دادن ارزش خود است.

روز یکشنبه تیتر یک روزنامه هم‌میهن با عنوان «بودجه برخی نهادها را حذف کنید» و نامه ۱۸۱ استاد و پژوهشگر، ظاهراً با هدف «نجات بودجه و اصلاح ساختار مالی دولت» منتشر شده است. اما در عمل این روایت، جامعه را از مسئله اصلی منحرف و به سمت یک آدرس غلط هدایت می‌کند.

دوباره گروه 180 نفره اقتصادی و غیراقتصادی در نامه‌ای خطاب به دکتر پزشکیان، همان نسخه‌های مخرب اقتصادی قبلی شان را پیچیدند:https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4234811

در حالی که طرفداران سیاست گران سازی سفره معیشت مردم ادعا می‌کنند ارز ترجیحی به هدف اصابت نکرده است، شواهد آماری اتفاقا نشان می‌دهد که این ادعا کاملا نادرست است.

این روزها لشکرکشی عجیبی برای زدن بودجه دو و نیم درصدی نهادهای فرهنگی صورت گرفته است؛ عجیب است که حضرات ۹۷.۵ درصد بودجه را رها کردند و زورشان به فرهنگ و نهادی نحیف فرهنگی رسیده است؛ البته این جماعت بیشتر دنبال عقده گشایی و تسویه حساب سیاسی هستند و می‌خواهند رسانه‌هایی که در فقر کامل منابع مالی برای اعتلای فرهنگ کشور مجاهده می‌کنند را به زیر بکشند؛ گاهی پای  کینه های شتری قدیمی هم در میان است.

در مورد ریشه اصلی تورم در اقتصاد ایران چند دیدگاه اصلی مطرح است:

وزیر محترم اقتصاد تنها نسخه مهار تورم را در رفع ناترازی بانک و بودجه می‌داند، ولی توجهی به جلوگیری از سکته مغزی جهش ارزی ندارد.

تورم کنونی کشور ناشی از کثرت کارمندان دولتی، آنگونه که ریاست محترم جمهور می‌فرمایند، نیست. و به همین خاطر راه‌حلش هم کوچک‌سازی دولت و حتی واگذاری حکمرانی اقتصادی به مردم نیست.