در مورد ریشه اصلی تورم در اقتصاد ایران چند دیدگاه اصلی مطرح است:
۱. تورم متاثر از کسری بودجه دولت است که باعث افزایش نقدینگی و سپس تورم می‌شود.
۲. تورم ریشه در نرخ بهره بانکی دارد که پرداخت آن وابسته به خلق پول است که موجب افزایش نقدینگی و سپس تورم می‌شود.
۳. تورم ریشه در افزایش نرخ ارز دارد که در مرحله اول باعث افزایش هزینه تولید  و وقوع تورم وارداتی(گران شدن نهاده وارداتی) و تورم ناشی از افزایش هزینه داخلی تولید (گران شدن نهاده دلاری سازی شده) می‌شود؛ در مرحله دوم با تحریک انتظارات تورمی باعث به حرکت درآوردن نقدینگی به سمت سفته بازی می‌شود  و سپس در مرحله بعد نقدینه خواهی را افزایش می‌دهد، باعث افزایش نقدینگی و تورم ناشی از فشار تقاضا می‌شود.

این دیدگاه‌ها عمدتاً قوتشان را از مبانی نظری می‌گیرند؛ اولی مبتنی بر نظریه دولت شر، نظریه کارایی بازار و نظریه خنثایی پول است؛ دیدگاه دوم مبتنی بر نظریه کارکرد ربا و بهره است و دیدگاه سوم مبتنی بر نظریه کارکرد ارز، و نظریه درون‌زایی پول است.

طرفداران این نظریه ها سعی می‌کنند شواهد تاریخی و آماری برای اثبات نظریه خود ارائه دهند و گاهی هم تنها از برخی استعاره‌ها و تمثیل‌ها استفاده می‌کنند. و گاهی نیز وقتی دعوا بالا می‌گیرد، از برچسب‌های برای تخطئه طرفداران دیدگاه رقیب استفاده می‌کنند.

برای انتخاب بین این دیدگاه ها باید به بررسی دقیق مبانی نظری آنها پرداخت و شواهد تاریخی و تجربی را به دقت وارسی و تحلیل کرد. شواهد نظری و تجربی زیادی دیدگاه سوم را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که این نظریه به خوبی واقعیت های اقتصاد ایران را تبیین می‌کند.


✍️ دکتر توکلی