در ادامه، محاسبات مربوط به این ظرفیت‌ها آمده است:

الف. ظرفیت‌های بخش کشاورزی و صنایع وابسته:
هم‌اکنون ارزش تولیدات کشور در بخش کشاورزی حدود ۲۶۰ میلیارد دلار (بر اساس برابری قدرت خرید یا PPP) است. این در حالی است که از حدود ۳۸ میلیون هکتار اراضی قابل کشت به روش معمول، به‌طور متوسط تنها ۱۵ میلیون هکتار زیر کشت قرار می‌گیرد. در صورتی که طی ۳۵ سال آینده سطح زیرکشت کشور به دو برابر و بهره‌وری کشاورزی در کشور تنها به هفت‌دهم بهره‌وری کشاورزی آمریکا (در سال ۲۰۱۴) برسد و از سوی دیگر، با افزایش دو برابری ارزش این محصولات پس از فرآوری (طی صنایع غذایی و صنایع وابسته)، ارزش تولیدات بخش کشاورزی می‌تواند با ۲۸ برابر افزایش به عدد ۷۲۸۰ میلیارد دلار برسد.

ب. ظرفیت‌های بخش نفت و گاز و صنایع وابسته:
ایران هم‌اکنون دارای ۶۰۰ میلیارد بشکه نفت خام اکتشاف‌شده است که با فناوری فعلی تنها ۲۵ درصد از آن قابل استحصال است. اگر با ارتقای فناوری، استحصال نفت و گاز به ۵۰ درصد برسد، طی ۳۵ سال آینده امکان برداشت حداقل ۳۰۰ میلیارد بشکه نفت خام وجود خواهد داشت (بدون لحاظ میادین جدید کشف‌نشده). از سوی دیگر، کشورهای پیشرفته از هر بشکه نفت و گاز خام، بیش از ۲۶۰۰ دلار (PPP) ارزش تولید می‌کنند، در حالی‌که فروش نفت خام ایران و کشورهای اوپک، هم‌اکنون کمتر از ۱۰۰ دلار است (یعنی یک بیست‌وششم ارزش افزوده قابل استحصال). بر این اساس، در صورتی که وابستگی کشور به فروش نفت خام تا ۳۵ سال آتی به صفر برسد و از سوی دیگر، با رشد فناوری، امکان فرآوری سالانه ۳ میلیارد بشکه نفت و گاز خام (تا تبدیل شدن به محصولات نهایی قابل استفاده در صنعت و...) در کشور فراهم شود، ارزش افزوده‌ای معادل ۷۸۰۰ میلیارد دلار در سال عاید کشور خواهد شد.

ج. ظرفیت بخش اقتصاد دانش‌بنیان:

در استانداردهای بین‌المللی، تعداد نخبگان که در محاسبات عمومی معادل ۵ درصد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است، معیاری برای ظرفیت دانش‌بنیانی است. با فرض افزایش جمعیت کشور به دو برابر در سال ۲۰۵۰ و افزایش متناسب جمعیت دارای تحصیلات دانشگاهی (از ده میلیون نفر کنونی به بیست میلیون نفر دانش‌آموخته)، تعداد نخبگان دارای ظرفیت فعالیت در بخش دانش‌بنیان کشور به «یک میلیون نفر» خواهد رسید. از سوی دیگر، بر اساس یک محاسبه در خصوص فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه، ارزش سرمایه‌ای هر فرد نخبه بیش از ۵۰ میلیون دلار (PPP) در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن این ارزش سرمایه‌ای و لحاظ بهره‌برداری ۵ درصدی از این سرمایه، میزان تولیدات دانش‌بنیان کشور در سال ۲۰۵۰ می‌تواند به ۲۵۰۰ میلیارد دلار (PPP) برسد.

د. ظرفیت‌های بخش خدمات:
در ایران و جهان، به‌طور متوسط حدود ۶۰ درصد تولیدات مربوط به بخش خدمات و حدود ۴۰ درصد مربوط به بخش‌های کشاورزی و صنعت است. این بدان معناست که ارزش بخش‌های خدماتی (شامل حمل‌ونقل، بازرگانی، بانکداری، امور مالی، بهداشت و درمان، آموزش و...) یک و نیم برابر ارزش تولیدات بخش کشاورزی و صنعتی خواهد بود. بر این اساس، اگر مجموع تولیدات صنعتی و کشاورزی براساس موارد الف تا ج فوق افزایش یابد و به ۱۷۵۸۰ میلیارد دلار برسد، ارزش تولیدات بخش خدمات (که متناسب با تولیدات کشاورزی و صنعتی افزایش می‌یابد) به ۲۶۳۷۰ میلیارد دلار خواهد رسید و در مجموع، تولید ناخالص داخلی کشور به رقم ۴۳ هزار میلیارد دلار خواهد رسید.

هدف از انجام محاسبات فوق، تنها معرفی ظرفیت‌های اقتصادی کشور است. بی‌تردید، پیشرفت در اقتصاد و رسیدن به قله‌ها مستلزم دو امر است:
الف. وجود ظرفیت
ب. برنامه‌ریزی صحیح

در صورتی که مدیریت اقتصادی و فرهنگی کشور به صورت فعلی ادامه یابد، پیش‌بینی می‌شود که حتی رتبه اقتصادی کشور در افق ۲۰۵۰ تنزل یابد و از رتبه ۱۸ کنونی به ۲۵ برسد.

در واقع، به فعلیت رسیدن ظرفیت‌های اقتصادی کشور و رسیدن به جایگاه‌های عالی در سطح جهان، ممکن و شدنی است؛ مشروط به اینکه نوع نگاه مسئولان، نخبگان و عموم مردم به ظرفیت‌های کشور تغییر یابد و همت همگان بر این امر قرار گیرد. این به معنای نیاز به یک تغییر راهبردی در نوع نگرش اقتصادی مسئولان، نخبگان و مردم ایران است.


✍️ دکتر عبدالملکی