*زاویه نگاهی الهی به حوادث*
این نگاه، تحلیل از حوادث را دگرگون می‌سازد. رهبران الهی بر اساس نظام محاسبه دینی عمل می‌کنند؛ نظامی که در آن خداوند با عزم و اراده جبهه‌ی مؤمنین، که برآمده از خواست ملت است، کار دارد. اگر این عزم و صدق نیت اثبات شود، نصرت الهی قطعی است.

*شاهدی از نهج‌البلاغه*
امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند:
«ما در میدان کارزار با رسول خدا (ص) بودیم. پدران، پسران، برادران و عموهای خویش را می‌کشتیم و در خون می‌غلتیدیم. این خویشاوندکشی برای ما ناخوشایند نبود، بلکه ایمانمان را تقویت می‌کرد، چرا که در راه حق پایدار بودیم، در سختی‌ها شکیبا و در جهاد با دشمن کوشا. گاهی پیروزی از آنِ ما بود و گاه دشمن غلبه می‌یافت. اما چون خداوند ما را آزمود و صداقت ما را دید، دشمن را خوار ساخت و پرچم پیروزی را به دست ما سپرد.»

*اراده، پیش‌نیاز نصرت الهی*
آنچه اهمیت دارد، صدق و راستی در مسیر مبارزه است. اگر این پایداری وجود داشته باشد، جماعت مؤمنین اراده خواهد کرد که به مقابله با دشمن برخیزد، و این اراده زمینه‌ساز نزول حتمی نصرت الهی است. رهبر انقلاب نیز همین مضمون را از اراده ملت ایران برداشت کرده و در پایان بیاناتشان بر آن تأکید نمودند.
خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده که ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد.

*مقایسه‌ای با قوم بنی‌اسرائیل؛ نصرت مشروط بر استقامت*
نکته‌ای کمتر مورد توجه درباره‌ی بنی‌اسرائیل نیز در قرآن آمده است:
«وَتَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا»(اعراف، 137)

خداوند اراده‌ی خود را به دلیل صبر و استقامت آنان محقق ساخت؛ این در حالی بود که همان قوم به حضرت موسی (ع) شکایت می‌کردند:
«قَدْ أُوذِينَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِيَنَا وَمِن بَعْدِ مَا جِئْتَنَا»
(اعراف، 129)
و بلافاصله پس از عبور از دریا، به بت‌پرستی گرایش یافتند

*حال، آیا ملت ایران از بنی‌اسرائیل پایدارتر نیستند؟*

خطای تحلیلی در مواجهه با فرمایشات رهبری
رهبر انقلاب تأکید داشتند که این اراده باید متناسب با امکانات موجود عملیاتی شود؛ و ما برای تحقق آن، نهایت تلاش را در میدان مبارزه به کار بسته‌ایم. بنابراین، در نگاه ایشان، پیروزی اصلی در همین شکل‌گیری و تحقق اراده نهفته است.

*دو نوع تحلیل نادرست*
۱. تحلیل‌گرانی که تنها به عملیات نظامی می‌پردازند و اساساً اراده‌ی ملت و نیروی معنوی را نادیده می‌گیرند؛ بنابراین نقطه کانونی تحلیل آن‌ها با نگاه رهبری تفاوت دارد.

۲. تحلیل‌گرانی که مفهوم اراده را درک کرده‌اند، اما...
یا از میدان عملیات بی‌اطلاع‌اند، یا می‌پندارند که ضعف‌ها و شکست‌های احتمالی را باید انکار کرد. چرا که تصور می‌کنند پیروزی واقعی تنها در عرصه عملیات نظامی محقق می‌شود، و هر تحلیلی غیر از آن، در تضاد با تبیین رهبری قرار می‌گیرد.