رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با بانوان فرمودند «رسانه‌های ما مراقب باشند تفکر غلط سرمایه‌داری غرب درباره زن را ترویج نکنند».
اما این تفکر چیست و چرا نباید ترویج شود؟
‌تفکر سرمایه‌داری غرب درباره زن، در سطح شعار با مفاهیمی چون آزادی، برابری و اختیار جلوه می‌کند، اما در عمق خود حامل یک برداشت کاملاً ابزاری و اقتصادزده از وجود انسان است. این نگاه بر این پیش‌فرض بنا شده که ارزش هر چیز -از جمله انسان- به میزان کارایی آن در بازار، قابلیت مصرف و سودآوری‌اش وابسته است.
وقتی چنین پیش‌فرضی بر هویت زن تحمیل می‌شود، زن پیش از آنکه موجودی دارای کرامت و رسالت باشد، به «ابزار»، «نیروی کار» یا «ابژه مصرف» تبدیل می‌شود.
ترویج این نگاه در رسانه‌ها یعنی وارد کردن منطقی به فرهنگ جامعه که نه‌تنها زن را از جایگاه انسانی‌اش تنزل می‌دهد، بلکه بنیان خانواده، نسل، اخلاق و کرامت در جامعه را نیز فرسوده می‌سازد.
در منطق سرمایه‌داری، انسان اساساً موجودی اقتصادی است. این نگاه توان دیدن چیزی ورای «سود» ندارد و چون بازار با بدن زن سود بیشتری تولید می‌کند تا با معنویت، خرد یا نقش تربیتی او، زن به سمت نمایشگری، مصرف‌گرایی، و ایفای نقش کالایی رانده می‌شود. جذابیت ظاهری، ابزار تبلیغات می‌شود، مادری «کار غیرمولد» تلقی می‌گردد، تفاوت‌های وجودی زن و مرد مزاحم تلقی می‌شود و استقلال هویتی زن به معنای «استقلال از هر تعهدی که بر بازدهی اقتصادی اثر بگذارد» تعبیر می‌شود. در چنین بستری، آزادی نیز معنایی دوگانه پیدا می‌کند: آزادی‌ای که در تبلیغات سرمایه‌داری به‌عنوان «رهایی زن» معرفی می‌شود، در عمل «آزادی سرمایه‌داری» برای بهره‌گیری از بدن، احساسات و هویت زن است.
از دل این منطق، پدیده‌هایی شکل می‌گیرد که رهبر انقلاب آنها را به‌درستی صورت‌بندی کردند: «کودکان پدرنشناس، کاهش نسبت‌های خانوادگی، تخریب بنای خانواده، باندهای شکار دختران جوان، ترویج روزافزون بی‌بندوباری جنسی».
هنگامی که نقش مادر، نقش همسر و نقش خانواده در نظام ارزشی یک جامعه تضعیف شود، مسیر طبیعی انتقال معنا و اخلاق از نسلی به نسل دیگر مختل می‌گردد. کودکی که پدر یا مادرش را نمی‌شناسد، نوجوانی که در فرهنگ جنسی بی‌قاعده رشد می‌کند و زنی که هویت خود را در مسابقه بی‌پایان نمایشگری جست‌وجو می‌کند، محصول یک جامعه آزاد نیست؛ محصول جامعه‌ای است که آزادی را به کالایی برای فروش بدل کرده است.
زن، محور تربیت انسان، حامل پیوند نسل‌ها و یکی از دو ستون بناکننده جهان انسانی است. برداشتن این ستون و فروکاستن آن به یک کارکرد اقتصادی جامعه را از معنا تهی می‌کند. فروپاشی روابط خانوادگی در غرب نشان می‌دهد که جامعه‌ای که زن را از ریشه‌های وجودی‌اش جدا می‌کند، عملاً بنیان استمرار خویش را نابود کرده است.
از همین‌رو هشدار رهبر انقلاب تنها نهی از یک رفتار رسانه‌ای نیست، بلکه دفاع از یک بنیان تمدنی است. رسانه‌ها اگر نگاه سرمایه‌داری را ترویج کنند، آرام‌آرام معیارهای ارزشی جامعه دگرگون می‌شود: جذابیت جای کرامت را می‌گیرد، مصرف‌گرایی جای تعهد را، نمایش جای شخصیت را، و لذت‌طلبی جای مسئولیت را. این تحریف‌های آرام و تدریجی، هویت زن را از یک موجود رسالتمند به یک عنصر تزئینی یا کارگر اقتصادی تبدیل می‌کند و همراه با آن، مفهوم خانواده، غایت تربیت، و معنای پیوند انسانی را نیز فرو می‌کاهد.
ترویج این تفکر مهلک، نه فقط مسئله‌ای درباره زنان، که مسئله‌ای دربارهٔ آینده جامعه، سلامت نسل‌ها، استمرار هویت فرهنگی و معنای انسانی زندگی است. جامعه‌ای که زن در آن کالا شود، خانواده در آن دوام نمی‌آورد؛ و جامعه‌ای که خانواده‌اش سست شود، هیچ ثروت و پیشرفتی نمی‌تواند فروپاشی معنوی آن را جبران کند.
این هشدار در حقیقت فراخوانی است برای حفظ کرامت زن، برای دفاع از خانواده، برای پاسداشت نظام معنایی که انسان را فراتر از اقتصاد می‌بیند و برای جلوگیری از این‌که زن ایرانی در آینه تحریف‌شده فرهنگ مصرفی غرب مشاهده شود.
این توصیه درباره زن نیست؛ درباره آینده تمدنی ایران است...


✍️ سید یاسر جبرائیلی