نایع نخی و ابریشمی نوزاد انگلستان توان رقابت با چنین صنعتی را نداشتند. اگر بریتانیا اجازه صادرات محصولات پنبهای و ابریشمی هند و کشورهای آسیایی را به انگلستان میداد کارخانهها و کارگاههای ابریشمبافی و پنبه بافی این کشور بهسرعت روبه نابودی میگذاشت زیرا پارچههای نخی و ابریشمی شرقی بسیار باکیفیت و ارزانتر بودند.
بریتانیا که بهخوبی این حقیقت را درک کرده بود در سال ۱۷۰۰ شروع به ایجاد موانعی بر واردات تولیدات نخی باکیفیت هندی کرد. بر اساس نظریه مزیت نسبی در ظاهر به نفع انگلستان بود که پارچههای نخی و ابریشمی از هند وارد کرده و مواد خام یا طلا به هندیها بدهند.
اما بریتانیا همانند صنایع پشمینه بافی ناکارا و کم کیفیت خود در قرون ۱۵ و ۱۶، روند معکوسی را در پیش گرفت و از صنایع نخی ناکارای خود حمایت کرد. صنایعی که تا سالهای ۱۷۸۰ همچنان صنایعی عقبمانده، ناکارا، کوچک بود که جز با حمایت توانایی رقابت با پارچه¬های نخی توری و ارزانقیمت هندی در کیفیت و قیمت نداشتند.
حمایتهای انگلیس از صنایع نخی و ابریشمی و قوانین تحمیلی بر هند این صنعت ریشهدار در هند را از اساس نابود ساخت. با تسلط بریتانیا و کمپانی هند شرقی و انحصاری شدن تجارت هند در دستان این کشور در سال ۱۸۱۳ این صنعت در هند بهطورکلی نابود شد.
✍️ محمدجواد معصومی نیا
دیدگاه خود را بنویسید