در نظام اسلامی دولت توانا، مقتدر، قانونمند و بابصیرت است و بخش خصوصی توانا در دامان دولت مقتدر رشد میکند نه در دامن دولت ضعیف. بخش خصوصی که در دامن دولت ضعیف رشد کند بخش خصوصی چپاولگر و بیرحمی است.
اصل عدالت در داخل و اصل تقابل اسلام با استکبار باید اصول الگوی پیشرفت و عدالت باشد.
آیا در تقابل دوگانه اسلام و استکبار نیازمند این نیستیم که یک و فقط یک بانک دولتی داشته باشیم و بساط بانکهای رنگارنگ را که اصل انقلاب را از درون میخورد، جمع کنیم؟ آیا انقلاب اسلامی با تکثر بانکها و شرکتهای بیمه و بنگاههای بزرگ مالی بخش خصوصی سازگار است یا خیر؟ این سؤال مهمی است که باید جواب علمی و دقیقی به آن بدهیم.
مبنای عدالت و تقابل اقتضا میکند پیشرفت در صنایع نظامی و تسلیحاتی در صدر راهبردهای صنعتی باشد. به نحوی که توسعه فناوری از صنایع تسلیحاتی به سایر صنایع سرریز شود.
در مبنای اصول عدالت و تقابل مطلقا نباید مراکز بزرگ و به اصطلاح امروزیها مال یا هایپراستار ساخته شود. زیرا این مراکز خرید الگوی مصرف را تخریب میکند، سرمایههای ملی را به بیراهه میبرد و فرهنگ جامعه را تغییر میدهد.
ساخت بزرگترین مرکز خرید خاورمیانه در کشوری که پرچمدار مبارزه با ظلم است یک عزای عمومی است و برخی به این کارها افتخار میکنند.
✍️ پرفسور درخشان
دیدگاه خود را بنویسید