وقتی از کالایی‌سازی صحبت می‌شود ما با یک پدیده مدرنی روبه‌رو هستیم که به سمت کالایی کردن همه ارزش‌های ذاتی در حال پیشروی است. ارزش‌هایی که قبلا به چشم کالا به آن‌ها نگاه نمی‌شده است. ارزش‌های ذاتی از جمله شعر گفتن و برخی افتخارات شخصی و خانوادگی وامثال آن که در این دنیا به سمت کالایی‌تر شدن آمدند. به‌خصوص عوامل اصلی اقتصاد زودتر از رشته‌های دیگر شروع به کالایی شدن کردند به‌نحوی‌ که می‌‌توان این عصر را عصر کالایی شدن نامید.

کالای عمومی عبارت است از کالا و خدماتی که به‌طور اعتباری یا ذاتی سهم هرکسی به قدرت خرید و توان مالی و امثال این‌ها بستگی ندارد. برعکس، کالا و خدمات خصوصی، کالاهایی هستند که قدرت خرید افراد، توانایی و طبقه اجتماعی و تمایل آن‌ها در آن اثر دارد.

مایکل سندل در کتاب «آنچه  با پول نمی‌توان خرید» تعبیر خوبی به کار می‌برد و می‌گوید که  اگر با پول فقط نمی‌شد قایق لوکسی یا ماشین پورسی داشت، آن وقت پول نداشتن یا نابرابری در ثروت خیلی آزار دهنده نبود، اما وقتی همه چیزهای خوب را فقط با پول می‌توان داشت، از جمله بهداشت بهتر و آموزش بهتر، آن‌وقت پول نداشتن و یا تبعیض در جامعه یا نابرابری جدی‌تر خود را نشان می‌دهد. از این رو منظور از کالایی شدن این است.
آموزشی که امروز هست یعنی نظام آموزش و نهاد مدرسه، چند خصوصیت اصلی دارد که باید به آن توجه داشته باشیم: اولا برعکس دنیای گذشته اجباری است؛ یک دستگاه رسمی و همگانی است و...


✍️ حجت‌الاسلام قنبریان