در معارف اسلامی سنت و قاعده‌ای وجود دارد با عنوان سنت انتظار ـ فرج. این سنت یعنی اینکه خداوند متعال همه امت‌ها را وارد امتحان‌هایی برای کشف و جداسازی حق و باطل میکند تا طیب و خبیث آنها از هم جدا شده و هر یک مسیر خود را پیش بروند تا جامعه حق و ایمانی شکل تکاملی خود را بیابد. در این فرآیند، سنت انتظار ـ فرج پیش روی همه امت‌ها در طول تاریخ بوده است. هر امتی که ادعای الهی و اتصال به حق داشته است در وادی انتظار قرار گرفته است. انتظار برای فرج، گشایش و پیروزی و رسیدن به نقطه مطلوب و نجات. در واقع رستگاری همه امت‌ها از میانه سنت انتظار ـ فرج می‌گذرد و همه با آن امتحان می‌گردند.

در میان امت‌های پیشین کسانی بوده‌اند که خداوند برای آنان وادی انتظار کوتاهی در نظر گرفته است لکن به دلیل کوتاهی‌ها، عجب، خود عزیز پنداری، ناشکری، بی صبری و مانند آن، سنت انتظار آنان طولانی گشته و فرج و پیروزی به تاخیر افتاده است. امت‌هایی نیز بوده اند که سنت و قاعده انتظار آنان طولانی بوده یا شده است اما به دلیل بروز و اثبات صدق نیت و کلام و تبلور صفا و از بین بردن کِدری درونی جمعی، توانسته‌اند با سرعت بیشتری به وضعیت فرج و پیروزی دست یابند و نجات یافته و رستگار شوند.
در این دو وضعیت، آنچه سلاح و امکان پیروزی، فرج و گشایش معرفی شده است، عبارت است از صدق نیت و ایستادگی در مسیر خدا. در استعاره اسطوره و داستانی ما نیز قهرمان داستان همیشه بسیار کوچک‌تر و کم امکانات‌تر از غول و دشمن تصویر شده است. و رمز پیروزی نیز نه بزرگ شدن به اندازه غول و نه جمع آوری سلاح به اندازه دشمن است. غول هفت سر و با چندین دست و پا، با رمز، سلاح یا ضربه‌ای خاص از بین می‌رود و قهرمان صرفا با فهم، تلاش و بکار بردن همان سلاح خاص می‌تواند غول را از پای درآورد. سلاح قهرمان، همیشه غیر از سلاح دشمن است!

وقتی امت نوح ع از فشار دشمنان و کافران به ستوه آمده و بی صبری می‌کردند، از نوح خواستند تا از خداوند بخواهد تا با عذابی دشمنان را از پای درآورده و امت مومن را به گشایش و فرج برساند. این خواسته آنان اجابت شد و وارد سنت انتظار شدند، لذا خداوند امر فرمود تا هسته‌ی خرمایی بکارند و بعد از رشد و ثمردهی از میوه آن بخورند تا به لحظه و وضعیت فرج و گشایش دست یابند. امت نوح بعد از انجام فرمان الهی منتظر فرج و گشایش بودند که دستور به تکرار آمد. در این لحظه آنانکه که خود را اهل حق و لایق فرج، گشایش و پیروزی می‌دانستند، به سه دسته تقسیم شدند، عده‌ای مُرتد و از اصل مسیر پشیمان گشته، عده‌ای منافق گونه در ظاهرِ امت نوح و باطنا کافر به او گشتند، عده ای نیز ثابت قدم ماندند. سنت انتظار به ده مرتبه تکرار رسید و در هر مرتبه تقسیم سه گانه صورت می‌گرفت و ریزش مدعیان رخ میداد. در این هنگام یاران خاص امت اعلام کردند که اگر این واقعه، آزمایش ایمان و ثبات قدم است، آنان تا ده‌ها و صدها مرتبه نیز آماده‌اند. در این هنگام فرج و گشایش رخ نمایی کرد، «بَعْدَ مَا صَفَوْا وَ هُذِّبُوا وَ ذَهَبَ الْكَدَرُ مِنْهُمْ» (1) در این لحظه نجات و رستگاری در فرج به امت نوح رسید و آنان از مهلکه غرق شدن دنیا نجات یافتند و وارثان زمین شدند و بر دشمنان غلبه یافتند.

راه پیروزی، فرج و گشایش امت ما نیز برتری سلاح یا تجمع بیشتر عِده و عُده نیست، اگرچه مامور به آماده‌سازی هرچه بیشتر نیرو و قدرت هستیم. ما سلاحی رمزآلود در آستین داریم که باید آن را کشف و بکار ببریم. مقاومت سلاح ماست. ما در طول تاریخ معاصر خود چندین بار از آن استفاده کرده‌ایم. آنگاه که با دستان خالی در درون جغرافیای خویش در برابر استبداد پهلوی مقاومت کردیم و آنگاه که با دستان خالی در برابر صدام و حامیان جهانی‌اش در مرزهای‌مان مقاومت کردیم. بار دیگر در برابر توحش تکفیری در فرا مرز‌های‌مان مقاومت کردیم. و این بار در برابر زیاده خواهی و وحشی‌گری نظم صهیونی ـ آمریکایی مقاومت نشان دادیم. اما این پایان قصه ما نیست و باز هم نیازمند بکارگیری سلاح اصلی‌مان هستیم تا بتوانیم محیط اصیل و بومی پیرامونی خویش را اَمن و پیشرفته کنیم.
باید سلاح‌مان را بشناسیم و الگوی همه امور و ساحات زندگی‌مان کنیم. نگذاریم فریب، ترس و طمع سلاح‌مان را از دست‌مان خارج کند.
در سنت انتظار، تنها سلاح و ابزار پیمودن راه تا فرج، گشایش و پیروزی مقاومت است.

1: الغيبة للنعماني، (ص: 286)

✍️ م.ص.صاد | ۱۴ مرداد ۱۴۰۴