یک متفکر اقتصاد اسلامی باید فضای اقتصاد را معماری کند و فرآیندی حکم دهد و تنها باید و نباید نگوید. از این رو درعین‌حال ‌که بایدها و نبایدهای فقهی، دینی و فلسفی در ذهن متفکر وجود دارد اما وقتی با مسئله مواجه می‌شود، مبتنی‌بر یک فرضی راهکار عملی ارائه می‌دهد که خود این فرض تغییر یافته یک فرض غربی است.

راهکارهای بنده به این دلیل که من فرض‌‌ها را نسبت به اقتصاد متعارف تغییر داد‌ه‌ام متنوع است.

تهاتر؛ اساسی‌ترین راهکار

در کشور در چند بخش هزینه صورت می‌گیرد که از مهمترین آن بخش دولتی است. بخش‌های دولتی نیز از بانک‌ها برای انتقال پول استفاده می‌کنند. یک راه‌حل این است که بانک‌ها حذف شوند. چراکه پول و قدرت و بانک، خود دولت است. لذا ۲۰۰۰ دستگاه دولتی دائماً پول در بانک می‌ریزند و برداشت می‌کنند و بعد می‌گویند که کسری داریم! بخش‌های زیادی از این کسر‌‌ها و بدهی‌ها بخشی از دولت به بخش دیگری از دولت است. به عبارت دیگر بخشی از دولت به بخش دیگر دولت از طریق واسطه بانک، بدهکار است.

یارانه‌های غیر پولی؛ دومین راهکار


دومین راهکار در این رویکرد، بحث یارانه‌ها است که حجم عظیمی از هزینه‌های دولت را به خودش اختصاص می‌دهد. در این رویکرد فرصت‌های اقتصادی، پولی و یارانه‌ها، غیرپولی در نظر گرفته می‌شود.

جدا کردن بخش ریالی از بخش ارزی بودجه


زمانی که معیار اصلی دلار قرار گرفت،کل اقتصاد داخلی دلاریزه می‌شود....


✍️ دکتر سید مهدی زریباف