بازار در نظام سرمایهداری از جایگاه یک سازوکار مبادله خارج و به یک «تئوری مبنا» تبدیل شده است؛ هر پدیدهای ابتدا بهعنوان کالا اعتبار میشود و سپس در چارچوب عرضه و تقاضا قیمتگذاری میگردد.
این رویکرد محدود به کالاهای ملموس نیست؛ محصولات فرهنگی، امنیت، دانش و فناوری نیز در این مکانیسم وارد و ارزششان در قالب قیمت بازاری تعریف میشود.
آموزش و دانشگاهها نیز با خصوصیسازی و خودگردانی، رابطه استاد و شاگرد را به رابطه عرضهکننده و خریدار دانش تقلیل میدهند.
در نتیجه، علوم پایه و الهیات که بازار پولی قدرتمندی ندارند، در شاخص ارزشگذاری اقتصادی به حاشیه رانده میشوند؛ هرچند فقدان آنها حیات فکری و علمی جامعه را مختل میکند.
این کالاییسازی موجب گسترش ارزشهای صرفاً پولمحور و بیتوجهی به نیازهای عمیق فکری و معنوی جامعه میشود.
——————————————
گزیدهایی از نشست علمی«ماهیت ریسک در اقتصاد متعارف؛ تحلیل انتقادی با رویکرد اسلامی»
✍️ دکتر علی سعیدی
دیدگاه خود را بنویسید