کنجکاو میشوم که بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره «ضرورت تضمین امنیت، ثبات و توسعه ایران» را که با عنوان «وقت تغییر پارادایم» منتشر شده بود بخوانم به ویژه اینکه از نظر شکلی و اعلام اسامی و ... با جذابیتهایی همراه بود ولی با خواندن متن این بیانیه، تنها دو احتمال به ذهنم میرسد:
یک. احتمالا اساتید امضاکننده (یا لااقل بخش عمده آنان)، از محتوای این بیانیه آگاه نبوده اند و تنها کلیاتی از آن را شنیده و امضا کردهاند یا مثلاً به یکی از افراد، اعتماد کرده و به درج اسامیشان در ذیل این بیانیه رضایت دادهاند.
دو. احتمالا بخش اصلی این بیانیه در زمانی پیش از این ایام جنگ آماده بوده و صرفاً با تغییر ادبیات و اضافه کردن یک مقدمه مرتبط با جنگ، منتشر شده است.
چرا که ...
🔹حال بخشهایی از این بیانیه را مرور میکنیم و محتوای آن را به قضاوت مینشینیم.
🔸واقعاً از ۱۸۰ استاد دانشگاه (یا پژوهشگر)، با این همه دانش و تجربه، چنین مطالب آشفته و بیمبنایی به دور از انتظار است.
🔹در حالت خوشبینانه میتوان گفت که این مطالب با بیدقتی فراوان تدوین شده است که از اساتید دانشگاهی، چنین انتظاری نمیرود!
در حالت واقعبینانه، ترکیبی از راست و دروغ را نشان میدهد که اهدافی فراتر و متفاوتتر از متن را دنبال میکند، به عبارت دیگر، توجه به فرامتن ضرورت دارد و نه متن!
و در حالت بدبینانه، نوعی فرار به جلو و به عبارت دیگر نوعی سیاستورزی غیرعالمانه و غیرمتعهدانه است.
❌ بند بیانیه: «... توصیه موکد ما آن است که برای خروج از شرایط بهوجود آمده، مسیر دیپلماسی و مذاکره سازنده با آمریکا و اروپا فعال شود و از بروز مجدد جنگ و تداوم اعمال فشارهای اقتصادی جلوگیری شود ... نگاههای افراطی که محرک دشمنیها و درگیریهاست، در شرایط موجود کشور، خطرناک و دارای نتایج فاجعهبار خواهد بود»
❓سوال یک: آیا ما در زمان این جنگ، در حال مذاکره با امریکا نبودیم؟!
❓سوال دو: منظور از نگاه افراطی که محرک دشمنی و درگیری است، چیست؟
❌ بند بیانیه: « ...با تداوم سیاستهای انحصارگرانه، اعتماد عمومی جلب نخواهد شد. آزادی بیان صاحبان اندیشه تضمین شود و این امکان فراهم شود که همه بتوانند با برخورداری از آزادی، نظرات خود را در مورد چرایی بروز شرایط موجود و چگونگی خروج از آن، ابراز کنند...»
❓سوال یک: کدام سیاست انحصارگرانه، مدنظر اساتید محترم بوده است؟
❓سوال دو: کدام سیاستها در جمهوری اسلامی، آزادی بیان صاحبان اندیشه را محدود کرده است؟ بیان حرفهای مغالطهآمیز و شعارگونه و مبهم هیچگاه راهگشا نبوده و نیست ...
❌ بند بیانیه: «برای تقویت انسجام ملی و افزایش سرمایه اجتماعی، زندانیان سیاسی و محصورانی که بهدلیل بیان نظرات زندانی شدهاند، از بند رها شوند.»
‼️این بند، به قدری بیربط به موضوع است که ارزش پرداخت ندارد!
❌ بند بیانیه: «سیاستهای پولی، ارزی، تجاری و مالی بهگونهای تنظیم شود که زمینه رانتجویی و فساد را از بین ببرد ...»
❓یک سوال: به فرض وجود چنین آسیبها و سیاستهای نادرستی، مخاطب این بایدها، چه کسانی هستند؟ آیا امضاکنندگانِ شاخص این بیانیه، سالها در مسئولیتهای مرتبط با اقتصاد و صنعت در سطح کلان نبودهاند؟!
📌چند ملاحظه دیگر:
یک. آیا بر این باور نیستید که حرفهای بسیار گِرد و بعضاً تکراری، راهگشای مسائل اقتصادی جمهوری اسلامی نیست؟
دو. آیا مطالعات دانشگاهیتان نشان نمیدهد که چیزی به نام "اقتصاد" به معنای محض آن وجود ندارد و هر آنچه هست؛ اقتصاد سیاسی است؟!
سه. آیا تجربه تاریخی گذشته چه در ایران و چه در خارج از کشور، گویا و درس آموز نبوده و نیست؟!
چهار. واقعاً بر این باور نیستید که حتی بیان برخی حرفهای درست در شرایط نادرست هزینهزاست؟! حال آنکه بخش قابل توجهی از بیانیه امضا شده توسط شما اساتید محترم، از اساس بیپایه، نادرست و یا لااقل ضعیف است و به هیچ عنوان، نماینده یافتههای نظام دانشگاهی نیست! ضمن اینکه، اکنون که در ایام جنگ به سر میبریم ثمری جز تشویش اذهان عمومی (و خصوصی) نخواهد بخشید.
پنج. حقیقتاً همچنان فکر میکنید که اقتصاد بدون دخالت سیاست، بدون دخالت جریان نظامی و دفاعی، بدون پشتوانه فرهنگی، بدون مناسبات میدان معنادار است؟!
📝 شاید باید باور کنیم که حرفهای طنز به واقعیت نزدیکترند: آری ما اقتصاددانیم با ما حرفی از واقعیتها نزنید!
✍️محمد نوروزی _ عضو هیات علمی دانشگاه _ ۱۷ تیر ۱۴۰۴

بیانیه؛ تعجب؛ تاسف
همچنین بخوانید...
- کشاورزی، محور جهش تولید
- حمایت از تولید در تاریخ انگلستان
- نقدی بر افسانه کارآمدی دولت حداقلی
- کاش اقتصاد را به اندازه کرونا جدی میگرفتیم!
- گمانهزنی دربارۀ نفت
- به عقب برنمیگردیم! [بخش پنجم]
- به عقب برنمیگردیم! [بخش چهارم]
- به عقب برنمیگردیم! [بخش سوم]
- به عقب برنمیگردیم! [بخش دوم]
- به عقب برنمیگردیم! [بخش اول]
دیدگاه خود را بنویسید