تجار اروپایی کالاهای هندی و ایرانی را از آن سر دنیا می‌خریدند و پس از گذشتن از مسیر دریایی اقیانوس هند و دورزدن آفریقا، به اروپا می‌آوردند و با این همه قیمت تمام شده این کالاها از اجناس تولیدشده در خود انگلستان و فرانسه و اسپانیا و هلند و پرتغال، ارزان‌تر بود و کیفیت ها هم قابل مقایسه نبود.
توماس مان، دولت‌مرد انگلیسی که زمانی مدیر کمپانی هند شرقی انگلستان نیز بود، برای حمایت از تولیدکنندگان و صنعتگران انگلیسی و خروج اقتصاد این کشور از بحران سال ۱۶۲۱م (سال ۱۰۰۰ش)، سیاست‌های زیر را پیشنهاد کرد:
ممنوعیت واردات کالاهایی که در داخل تولید می‌شوند
کاهش واردات کالاهای لوکس ازطریق تغییر ذائقۀ انگلیسی‌ها به سمت کالاهای انگلیسی
کاهش موانع صادراتی بر کالاهای تولید داخل در بازارهای خارجی
دریافت پول بیشتر برای صادرات کالاها به دیگر کشورهای همسایه اگر جایگزین دیگری برای همسایگان نباشد
کشت زمین‌های غربی برای تولید بیشتر و کاهش واردات
کشتیرانی فقط ازطریق کشتی‌های انگلیسی
اجماع عمومی بر سر این سیاست‌ها، به‌تدریج تقاضا را برای کالاهای انگلیسی افزایش داد و تولیدکنندگان و صنعتگران ضمن فروش هرچه بیشتر محصولات خود، روزبه‌روز از ثروت بیشتری برخوردار شدند و توانستند برای ارتقای محصولات خود دست به ابتکار و نوآوری بزنند. تراکم این ابتکارات و اختراعات به‌تدریج زمینه‌ساز انقلاب صنعتی در چند دهه بعد شد و از آن به بعد، انگلیسی‌ها و اروپایی‌ها توانستند در تجارت جهانی و تولید کالاهای قابل رقابت، گوی سبقت را از کشورهای شرقی بربایند.

پی‌نوشت
البته تبدیل کشورهای اروپایی به ابرقدرت‌های اقتصادی صرفاً به دلایل فنی و اقتصادی محدود نمی‌شود و باید اشاره کرد که سیاست‌های غیرانسانی و خدعه‌ها و نیرنگ‌های آن‌ها در تخریب زیرساخت‌های قدرت‌های شرقی ازطریق نفوذ در لایه‌های مختلف قدرت سیاسی و اقتصادی که نهایتاً سیاه‌ترین دورۀ تاریخ بشر را در قالب استعمار رقم زد، تأثیر انکارناپذیری در سلطۀ اروپا بر جهان داشت.

بااین‌حال، زمینه‌ساز قدرت اقتصادی اروپایی‌ها، حمایت‌های گسترده از صنایع داخلی بی‌کیفیت بود که توانست انقلاب صنعتی را رقم بزند و آن‌ها را در این زمینه پیش بیندازد.


✍️اسد عدالت پرور