پیشتر اشاره شد که راهحلهای متعارف، توان حل مسئله «جهش تولید» را ندارند. همچنین توضیح داده شد که تولید انبوه، با وجود بهرهمندی از رانت نفت و حمایتهای دولتی، نتوانسته جهشی در تولید کشور ایجاد کند.
در دو بخش قبلی تلاش کردم با ترسیم یک تصویر نسبتاً سیاه از وضعیت موجود، توجه مخاطبان را به اهمیت مسئله اقتصاد و ضرورت جهش تولید جلب کنم. هدفم نادیده گرفتن دستاوردهای ارزشمند جمهوری اسلامی نبود؛ بلکه اگر امروز از جهش تولید سخن میگوییم، به دلیل زیرساختها و ظرفیتهایی است که در اقتصاد کشور ایجاد شده است.
در بخش قبلی اشاره کردم که ادامه روند فعلی ما را به بحرانی بهمراتب پیچیدهتر و لاینحلتر از بحران کرونا خواهد رساند. راهحلهای موجود نیز در بهترین حالت ما را به عقب بازمیگردانند. بنابراین، چارهای جز جهش تولید نداریم. در این بخش سعی میکنم تجربه صدسالۀ اخیر در بهکارگیری راهحلهای موجود را بررسی کنم.
رشد اقتصادی نهماهه اول امسال منفی ۷.۵ درصد بوده و رشد بدون نفت نیز صفر درصد است. انتظار میرفت بازار شب عید بتواند مقداری وضعیت را بهتر کند، اما مسئلۀ کرونا پیش آمد و بازار شب عید تعطیل شد. در نتیجه، اولین گروه ضررکننده، کارگران روزمزد و خردهفروشانی بودند که خرج سال خود را از بازار شب عید تأمین میکردند.
توافقنامه برجام را میتوان نمونهای از یک ابزار سیاسی برای بسط بازار دانست. در استراتژی تدوینشده از سوی اتحادیه اروپا در رابطه با ایران پس از توافق هستهای، بهصراحت تأکید شد که «برجام میتواند بازار ایران را مجدداً به روی اروپا باز کند. ایران بازار بالقوهای برای کالاهای باکیفیت اروپایی است» (Howitt, 2016).
در صورت ایجاد تغییراتی اساسی در روند پیشرفت اقتصادی کشور، ایران این ظرفیت را دارد تا با بهرهبرداری صحیح از بخشهای کشاورزی، نفت و گاز، اقتصاد دانشبنیان و اقتصاد خدمات، در افق ۲۰۵۰ با دست یافتن به رقم ۴۳ هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، پس از چین، در جایگاه دوم جهان قرار گیرد.
یک حرف خجالت آور دیگر از آقای رئیس جمهور: پزشکیان:«ما در مجلس تصویب کردیم به همهی روستاها گاز برسونیم، گاز رسوندیم، توقع رو ایجاد کردیم حالا دیگه گاز نداریم».
آیا علوم انسانی اسلامی خودش «مسئلۀ» ماست یا اینکه این علوم «پاسخی به مسائل» ماست؟ اگر علوم انسانی اسلامی خودش مسئله باشد، یعنی ما از ابتدا قصد داریم چیزی همارز علوم انسانی در غرب داشته باشیم، اما اینکه چه دردی از کشور را درمان میکند یا چگونه با مشکلات کشور مرتبط میشود، یا اساساً اهمیتی پیدا نمیکند یا اینکه در درجۀ دوم اهمیت قرار میگیرد.
آیا «علوم انسانی اسلامی» ماهیتی مرکب از «علم»، «انسانی» و «اسلامی» است؟... اگر قائل به این ترکیب شویم، باید از ابتدا شروع کنیم و ببینیم علم چیست، سپس مبنای دستهبندی آن به انسانی و غیرانسانی (طبیعی) چیست و نهایتاً برسیم به اینکه علوم انسانی «اسلامی» چیست و چه تمایزی با علوم انسانی «غیراسلامی» دارد؟
در نگاه نخست، حکم انتصاب صادره از سوی رئیسجمهور در حوزه بهینهسازی انرژی و مدیریت مصرف، واجد رویکردی فنی و سازمانی به مسئلهای اساسی چون انرژی است. اما این حکم در لایههای زیرین خود حامل یک چرخش گفتمانی نگرانکننده است: گذار از انرژی بهمثابه یک حق اجتماعی، به انرژی بهمثابه یک کالای اقتصادی تابع منطق بازار.
◦تولید نظریۀ عملیاتی اقتصادی مبتنیبر اندیشۀ اسلام ناب انقلابی ◦گفتمانسازی و تبیین ابعاد و مؤلفههای اقتصاد مقاومتی ◦نظریهپردازی در حوزۀ الگوی اسلامیایرانی پیشرفت